به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید

من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...

به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید

من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...

پدربزرگ من فرشته بود...

بابا اب دارد  بابا نان دارد 

 بابادر دستش یک سبد یاس دارد

 بابا یک شال سبز نشان سیدی دارد

 بابا از مال دنیا فقط یک کلاه دارد

بابا عشق داد ...

بابا نفس دارد

 بابا مینا دارد

 بیتا دارد

نیکو و

 مزده دارد

اما ....

بوی سجاده و عطر دستش هنوز اینجاست...

 بابا دیگر نفس  ندارد...