به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید

من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...

به احترام دیدن لحظه ای سکوت باید

من به آزادی باد و باران،من به آزادی حسرت که نمی خواهم از آن یاد کنم،باز هم معتقدم...

امروز

باران برای غسل اشک هایم میبارد 

و مانند همیشه برای تو مینویسم 

تو که مهتاب به حرمت گام هایت میشکند 

اینجا پشت پنجره های بی خبری ام 

گل اطلسی میروید 

و برای رویش لحظه های با تو بودن

افتاب دستان گرمت را میستاید